برگزاری نخستین نشست فعالان سینمای خراسان رضوی در مشهد تمام مهربانی‌های یار مهربان تصویرگر آواز‌های آبی شهر | یادی از استاد علی‌اکبر زرین‌مهر نقاش فقید مشهدی هم‌زمان با سالروز درگذشتش ماجرای تخلص استاد شهریار در مسابقه تلویزیونی «دونقطه» + فیلم گنجینه ای از هنر ناب ایرانی در حرم رضوی | گذری به موزه تخصصی فرش آستان قدس رضوی روایتی طنزآمیز از روابط انسانی | گزارشی از اکران مردمی فیلم «ناجورها» در مشهد پرتره «سیدحسن حسینی»، شاعر برجسته، روی آنتن تلویزیون + زمان پخش زوربا، یک مرد رها | معرفی کتاب «زوربای یونانی» به بهانه انتشار کتاب صوتی‌اش مدیرعامل مؤسسه فرهنگی شهرآرا: حمایت شهرآرا از سینما برای گرم‌ترشدن بازار هنر مشهد است + فیلم «جیمی کیمل» مجری مشهور تلویزیون اخراج شد سواد رسانه‌ای؛ سپر دفاعی در جنگ نوین حماسه در غزل | فردوسی چه تأثیراتی بر شهریار گذاشته است؟ رائد فریدزاده: حمایت از پروژه‌های سینمایی استانی باید هدفمند و بلندمدت باشد + فیلم لغو اجرا‌های محسن یگانه در گرگان + علت مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی: ظرفیت هنری استان نیازمند ایجاد زیرساخت‌های لازم است پایان بخش اجرایی جشنواره هجدهم موسیقی جوان رمان «جایی برای دفن مردگان نیست» در کتابفروشی‌ها مروری بر کارنامه هنری «فرهاد آییش» به مناسبت تولد هفتاد و سه سالگی‌اش
سرخط خبرها

درباره علی اکبر سلطانعلی به بهانه بازی در نقش «رستم» و صدای او در تیتراژ پایانی سریال «مختارنامه»

  • کد خبر: ۱۷۶۴۶۶
  • ۰۷ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۷
درباره علی اکبر سلطانعلی به بهانه بازی در نقش «رستم» و صدای او در تیتراژ پایانی سریال «مختارنامه»
ضبط تیتراژ آغازین کار، با نوای علی اکبر سلطانعلی به نقطه عطف «مختارنامه» تبدیل شد. تیتراژی که تمام مخاطب‌ها از زمزمه آن لذت بردند و به بخشی از حافظه نوستالژیک آن‌ها بدل شد.

به گزارش شهرآرانیوز، علی اکبر سلطانعلی، تاقبل از آنکه از او برای سریال «مختارنامه» دعوت به همکاری شود، بیش از چند نقش در فیلم‌های کوتاه و تعدادی اثر صحنه‌ای در زادگاهش شاهرود، تجربه جدی دیگری در زمینه بازیگری نداشت. هنگامی که پسردایی اش، داوود میرباقری با او تماس گرفت تا بر سر پروژه عظیم «مختارنامه» حاضر شود، او داشت در شبکه استانی سمنان بازی می‌کرد و مشغول ساخت چند فیلم مستند بود. فرصت تجربه و حضور بر سر کار داوود میرباقری، به سبب سختگیری‌های او در بازی، به اندازه یک دوره تحصیلات دانشگاهی برای علی اکبر، آورده علمی داشت.

او که در این سریال عهده دار بازی در نقش رستم غلام شمر بود، از جمله شخصیت‌های طناز و پرطرف دار این سریال به حساب می‌آمد،  او هرقدر در زمینه بازیگری به دنبال بهتر شدن بود، در هنر خوانندگی و نوازندگی، یک استاد تمام عیار به حساب می‌آمد. او که از کودکی به سبب انس با رادیو، شیفته ساز دوتار شده بود، از همان سن و سال آن قدر به این هنر علاقه‌مند شده بود که دست سازه‌های کودکی اش نمونه‌های دست و پاشکسته دوتار بود و سرگرمی مدامش، تمرین نوازندگی.

او این اشتیاق را تا جایی دنبال کرد که بالاخره یک نوازنده حرفه‌ای دوتار شد و خوانندگی آواز‌های فولکلور نیز در ادامه به آن اضافه شد به طوری که در مدتی کوتاه به درجه تدریس در این هنر رسید و نوازندگی و خوانندگی را پایاپای به پیش برد. کم کم پایش به خانه موسیقی ایران باز شد و از جایی به بعد در بسیاری از جشنواره‌های ملی به عنوان نوازنده و خواننده ظاهر شد.

خواندن تیتراژ سریال «مختارنامه» نیز پیشنهاد داوود میرباقری بود که از بکر بودن و لحن منحصر به فرد صدای او آگاه بود. ضبط کل سریال تمام شده بود و ضبط تیتراژ آغازین کار، با نوای علی اکبر سلطانعلی به نقطه عطف «مختارنامه» تبدیل شد. تیتراژی که تمام مخاطب‌ها از زمزمه آن لذت بردند و به بخشی از حافظه نوستالژیکشان بدل شد.

این آواز پس از انتشار از تلویزیون با موج اقبال مخاطبان همراه شد و نفوذ آن در میان مردم، تا مداحی‌های هیئت‌های عزاداری نیز ادامه پیدا کرد و از سوی مداحان استفاده شد تا آرزوی علی اکبر سلطانعلی در خدمت به سیدالشهدا (ع) تحقق یابد.

بخشی از اظهارنظر‌های علی‌اکبر سطانعلی درباره همکاری‌اش با «مختارنامه»

سلطانعلی و نقش رستم

"رستم شیطنت مرموزی دارد و با ترفند و زیرکی خود را از دست مختار نجات می‌دهد. غلام مختار را طی مسیر می‌کشد و فرار می‌کند. البته این نکته را هم بگویم، بازی در این نقش خیلی برایم سخت بود، چون نمی‌توانستم آدم سنگ دل و شیطانی باشم. افرادی مانند من که در کار هنر موسیقی هستند، روحیه لطیف و مهربانی دارند و نمی‌توانستم این گونه مانند رستم باشد، اما روی نقش کار کردم تا توانستم آن را درآوردم. این نکته را هم بگویم که داوود میرباقری در حین نگارش فیلم نامه، نقش رستم را برای من نوشت.»

سلطانعلی و آوازی از محتشم

«وقتی آقای میرباقری بعد از ضبط سریال به من گفت بروم فلان استودیو، متعجب شدم! به من گفت این شعر را به سبک و سیاق خودت بخوان. گروه کر قبلا این شعر را خوانده بود، اما می‌خواست سبک گمنامی آن را دوباره بخواند. او درباره چگونگی خواندن هم خیلی کمکم کرد. به من می‌گفت برو در وادی همان نوحه‌هایی که در روستا می‌خوانی بخوان. شعر را در یکی از دستگاه‌های دشتی جنوبی اجرا کردم که مورد استقبال قرار گرفت و همان پخش شد. این از عنایات خدا و دستمزد حضرت اباعبدا... است، زیرا من چهل سال است خادم حضرت سیدالشهدا (ع) هستم.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->